دریکی از روزهای سرد زمستان...
 
در یکی از روزهای سرد ماه ژانویه و در یکی از محلات فقیرنشین در شهر واشنگتن دی.سی صبح زود که مردم آن منطقه که اکثرا یا کارگر معدن بودند و یا صاحب مشاغل سیاه از خانه هایشان بیرون زدند تا یک روز پر از رنج و مشقت دیگر را آغاز کنند٬ زنان و مردانی کهتفریح و لذت در زندگیشان نامفهوم بود و به قول معروف آنها زندگی نمیکردند بلکه به اجبار زنده بودند تا ریاضت بکشند که نمیرندآن روز نیز آن مردم بینوا در حالی که خیلی هایشان کارگر روزمزد بودند و نمی دانستند آیا امشب هم با چند دلار به خانه بازمیگردند و یا باید با دست خالی به خانه های نکبت زده شان بروند و از فرزندانشان خجالتبکشند خود را برای روزی مشقت بار آماده می کردند که ناگهان صدای ویولن زیبایی از گوشه یک خرابه به گوش رسید آوای ویولن آنقدر زیبا و مسحور کننده بود که پای آن مردم فقیر از رفتن باز ماند اکثرا آنها  بااینکه می دانستند اگر دیر برسند جریمه می شوند بدون توجه به این مشکل در آن خرابه که اندازه یک سالن کنسرت بود جمع شدند و حدود دو ساعت و نیم با گوش دادن به آن آهنگهای زیبا و استثنایی اشک ریختند خندیدند به خاطراتشان فکر کردند و
سرانجام نیز ویولونیست خیابانی که مردی 35 ساله بود کارش تمام شد ویولن خود را برداشت و آماده رفتن شد اما در همین حال و احوال تشویق بی امان مردم  همه آنها را به صف کرد و به همگی که حدود 300 نفر بودند نفری 5 دلار داد و سپس درحالیکه برای آنان بوسه می فرستاد سوار تاکسی شد و رفت تا مردمان فقیر از فردا  این ماجرا را همچون افسانه به دوستانشان بگویند
اما در آن روز هیچکس نفهمید ویولونیست 35 ساله کسی نیست جز جاشوا بل یکی از بهترین موسیقی دانان جهان که 3 روز قبل بلیت کنسرتش هرکدام 100 دلار به فروش رفته بود فردای آن روز جاشوا به یکی از دوستانش که از این موضوع با خبر شده بود گفت من فرزند فقرم آن روز وقتی در کنسرت فقط مردم ثروتمند را دیدم از خودم خجالت کشیدم که فقیران را از یاد برده ام
به همین خاطر به آن محله فقیرنشین رفتم و همان کنسرت دو ساعت و نیمه را تکرار کردم بعد هم وقتی یادم آمد اکثر آنها به خاطر من باید جریمه شوند  تمام پولی را که
از کنسرت نصیبم شده بود را میان آنها تقسیم کردم و چقدر هم لذت بردم
 






نظرات شما عزیزان:

Raya
ساعت18:32---22 شهريور 1392
چه زیبا

آبی خاکستریم
ساعت18:47---17 مرداد 1392
سلام - بلاخره وبلاگتون را مشاهده کردیم - اگه تو بلاگفا درست کرده بودی هم دسترسی به اون آسون تر بود هم امکاناتش بیشتر بود ...

این داستان جاشوا را خیلی خوشم اومد بقیه مطلبها را سر فرصت مناسب دقیق میخونم الان فقط یک نگاه کوجولو کردم

شاد باشید
پاسخ:سلام.ممنون از نظر امکانات فک میکنم لوکس یه خورده بیشتر باشه.ولی دسترسی یه خورده سخت هست. داستان جالب و قشنگی بود.اتفاقا یکی از نوازنگان ایرانم این کار کرده بود ولی...


آبی خاکستریم
ساعت18:44---17 مرداد 1392
سلام - یه نظر دادم نمیدونم ارسال شده یانه

شاد باشید
پاسخ:سلام.ممنونم.بازم سر بزنید خوشحال میشم.


آبی خاکستریم
ساعت18:43---17 مرداد 1392
سلام - بلاخره این وبلاگت را مشاهده کردیم - اگه تو بلاگفا ساخته بودیش خیلی بهتر بود امکاناتش هم که بیشتره
این داستان جاشوا را خوندم خیلی خوشم اومد بقیه را نگاه کوچولو کردم سر فرصت همه ی مطالب را میخونم
شاد باشید


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 9 مرداد 1392برچسب:ای جانم,,,,

] [ 4:40 ] [ shahla ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه

كد موسيقي براي وبلاگ